فرمان خداوند متعال نازل شد؛ پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآلهوسلم مشرکان مکه را به حال خود رها فرمودند و هجرت کرده، به مدینه منوره تشریف آوردند. در مدینه، سه قبیلهی نیرومند یهودی سکونت داشتند. در فاصلهی حدود ۱۵۰ کیلومتری از مدینه، قلعهای به نام خیبر قرار داشت که تحت حکومت یهودیان بود. اینجا، یهودیان حکومتی مستحکم و استوار داشتند؛ ارتشی دههزار نفری در اختیارشان بود و از نظر اقتصادی یکی از ثروتمندترین و آبادترین نواحی سراسر عربستان بهشمار میرفت.
در مدینه، خداوند متعال سورهی بقره را نازل فرمود. این سوره، بزرگترین سوره قرآن کریم است که حدود دو و نیم جزء را در بر میگیرد. در این سوره، خداوند زمانهای را به یاد پیامبر عزیز خود صلیاللهعلیهوآلهوسلم میآورد که اقوامی مانند عمونیان، کنعانیان و فلسطینیها بتپرست بودند، در حالیکه بنیاسرائیل امتی موحد و پرچمدار توحید محسوب میشدند.
در مقطعی از تاریخ، این امت (بنیاسرائیل) در پی شکستهای پیاپی، با دوران تیره و سختی روبهرو شد. اما پس از اصلاح وضعیت خود، نزد پیامبرشان سموئیل آمدند و از او خواستند که برایشان دعا کند. سموئیل نبی از خداوند درخواست کرد و خداوند حضرت طالوت را به پادشاهی ایشان برگزید. در کتاب مقدس (تورات و انجیل) از او با نام «سائول» (Saul) یاد شده است.
در برابر طالوت، دشمنی به نام جالوت (Goliath) ایستاده بود که قدی در حدود ده فوت داشت. جالوت از نظر سلاح، نیروی نظامی، قدرت جسمانی و تعداد سربازان، برتری مطلق داشت. در این میان، حضرت طالوت به همراه لشکر مؤمن خود روانه میدان نبرد شد.
خداوند متعال صحنهی بعدی را اینگونه برای پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآلهوسلم به تصویر میکشد:
«پس هنگامیکه طالوت و همراهان مؤمن او از رود (اردن) گذشتند و جالوت و لشکرش را دیدند، گفتند: امروز توان رویارویی با این سپاه را نداریم! اما آنان که یقین به دیدار با خدا (و پاداش شهادت) داشتند، گفتند: چه بسا گروهی اندک که به فرمان خدا بر سپاهی انبوه پیروز شدهاند، و بدانید که خداوند با استقامتکنندگان است.»
(سوره بقره، آیه ۲۴۹)
اسماعیل هنیه و سید حسن نصرالله به شهادت رسیدهاند. در نوار غزه، شصتهزار مسلمان و در جنوب لبنان هزاران نفر دیگر به شهادت رسیدهاند. اکنون، حدود یک سال و نیم پس از آغاز حملات به غزه، جهان حلقهی محاصره را بر ایران تنگ کرده بود. اسرائیل ناگهان به ایران حمله کرد. در این حمله، ۲۰ ژنرال و ۱۳ دانشمند هستهای ایران به شهادت رسیدند.
پاکستان برادران ایرانی خود را آگاه ساخت: این توطئه از درون ایران رخ داده بود. سازمان اطلاعات هند (را) و موساد اسرائیل با همکاری یکدیگر این نقشه را طراحی کرده بودند. ایران، بر پایهی این اطلاعات، هزاران نفر از عوامل جاسوسی این دو کشور را دستگیر کرد. همزمان، حملاتی پیاپی و شدید با موشک به اسرائیل آغاز شد.
پاکستان در کنار ایران ایستاد. وزیر دفاع، خواجه آصف، در مجلس ملی رسماً این همبستگی را اعلام کرد. در سازمان ملل متحد نیز، پاکستان با قاطعیت از ایران حمایت نمود. عربستان سعودی و کشورهای عربی حوزهی خلیج فارس نیز بهصراحت از ایران حمایت کردند.
در تمام این روند، نقش پاکستان بینظیر و برجسته بود. در مجلس ایران جلسهای ویژه برگزار شد. شعارهای محبتآمیز در قالب قدردانی از پاکستان، فضای مجلس را در برگرفت. فریاد «زندهباد پاکستان» خاموشیناپذیر بود و پیاپی طنینانداز میشد.
رهبر عالی ایران، حضرت آیتالله خامنهای، شخصاً پیشقدم شدند و فرمودند: «اگر من شهید شوم، این یک قربانی اندک خواهد بود. خدایا، آن را بپذیر!
ایشان به شورای عالی نیز دستور دادند که پس از من، دو یا سه جانشین تعیین کنید؛ تا اگر یکی شهید شود، دیگری بلافاصله به پا خیزد و مسئولیت را بر عهده گیرد.
این پیام به ارتش نیز رسید. در آنجا نیز شش یا هفت نفر، یکی پس از دیگری، آمادهی جانشینی و فداکاری پس از هر شهادت بودند؛ همانگونه که ملت پاکستان در برابر تجاوزگری هند، مانند بنیانی مرصوص، یکپارچه و استوار ایستاده بود، اکنون همین حالوهوا در ایران نیز شکل گرفته بود. مردم ایران هم از حملات دشمن زخم میخوردند و هم همزمان، با قدرت پاسخ میدادند.
بر پایه تقویم قمری، عمر رژیم صهیونیستی اندکی کمتر از ۸۰ سال است. در این ۸ دهه، اسرائیل تنها یک چیز را آموخته بود: کشتن. آنهم در حالی که قدرتهای آمریکا و اروپا در آسمان، دریا و خشکی، همواره پشتیبانش بودند. هیچگاه حتی تصور این را نیز نداشت که ممکن است روزی هدف ضربه قرار گیرد.
اکنون نیز، تحلیلگران جهان با تکیه بر گذشته چنین تصور میکردند که سناریویی همانند عراق، لیبی، سوریه و یمن تکرار خواهد شد: بمبارانهای هوایی، فرار ارتش، و در نهایت استقبال مردم از حکومتی تازه.
فرزند شاه مخلوع ایران، محمدرضا پهلوی، موضع خود را تغییر داده و اعلام کرده بود که آمادهی تصدی قدرت در ایران است. آمریکا نیز در کنارش بود. نیروهای ناتو با اسرائیل همراه شده بودند. ایران از هر سو، از زمین و دریا، در محاصرهی نظامی قرار گرفته بود.
اما سید علی خامنهای ایستادگی کرد. ملت نیز چون کوه در کنارش ایستاده بود. در پاکستان، حجتالاسلام سید جواد نقوی، فیلد مارشال سید عاصم منیر را چنین معرفی میکرد که او دلدادهی عزت و شخصیت است، و دلش در گرو آبرو و غیرت ملی پاکستان دارد.
هنگامیکه یکی از نخستوزیران سابق پاکستان، در ایران سخنی برخلاف منافع ملی پاکستان بر زبان آورد، فیلد مارشال در همانجا، بیپرده به او گفت که این سخن، نقض سوگند و بیحرمتی به جایگاه نخستوزیری است.
پیام این بود که اکنون همه گرد هم آمدهاند. اهل سنت و اهل تشیع، هر دو در برابر اسرائیل متحد شدهاند. خدای متعال، راه گشایش را خواهد گشود.
جناب فیلد مارشال سید عاصم منیر، در میدانی وارد شد که آمریکا سالها بر آن سلطه داشت. او به رئیسجمهور وقت آمریکا، دونالد ترامپ، چنین پیام داد که اگر وضعیت علیه ایران به سمت آشوب کامل پیش رود، مرزها از میان برداشته خواهند شد و منطقه درگیر طوفانی سهمگین خواهد گشت؛ طوفانی که پیدرپی با اسرائیل برخورد خواهد کرد.
و آنگاه، صحنهی بعدی حتی وحشتناکتر خواهد بود.
دونالد ترامپ در بیانیهای گفت: «هیچ کشوری به اندازه پاکستان، ایران را نمیشناسد.
این واقعبینی ستودنی را فیلد مارشال پاکسرشت پاکستان، به زیبایی تمام در میدان سیاست کاخ سفید به نمایش گذاشت؛ و کبوتر صلح را آمادهی پرواز ساخت.
اللهالله! برای نخستین بار در هشتاد سال گذشته، ایران نیمی از پایتخت اسرائیل، تلآویو را به ویرانهای تبدیل کرد. بندر حیفا که تا حد زیادی در کنترل هند بود، به کلی ویران گردید. ایران، سامانههای دفاعیای را که اسرائیل به آنها میبالید، در هم کوبید: سامانه «گنبد آهنین»، سامانه «تاد» آمریکایی، «دیوید اسلِنگ» و «ایرو اسپیس» همگی نابود شدند. به مرکز هستهای دیمونا نیز حملاتی وارد آمد. بزرگترین بازار جهانی الماس و جواهرات ویران شد. بسیاری از پایگاههای نظامی اسرائیل به تلی از خاک مبدل شدند.
ای تاریخنگاران! یک قرن به عقب برگردید؛ از سراسر جهان، یهودیان پیوسته به سرزمین اشغالی فلسطین میآمدند. اما این نخستین بار بود که جهان، خروج و فرار آنان را از سرزمین اسرائیل به چشم دید.
اگر ایران «مرد میدان» این نبرد بود، تماشاگران این میدان نیز شگفتی آفریدند. شادی و سرور مردم غزه وصفناپذیر بود. فلسطینیان سراسر جهان، شادمان بودند که سرانجام، برای نخستینبار، دشمن ستمگر خود را در حال فرار دیدند.
بزرگترین فرودگاه اسرائیل، «بن گوریون»، به دست ایران نابود شد. بسیاری از ساکنان پیشاپیش فرار کرده بودند، و باقیماندهها از طریق فرودگاههای کشورهای همسایه در حال گریز بودند. با قایق از طریق دریای مدیترانه به سمت یونان میگریختند.
این فرار اگر ادامه یابد، اسرائیل از یهودیان خالی خواهد شد. نتانیاهو در برابر رئیسجمهور ترامپ فریاد زد.
اما اکنون، ترامپ به ستایش ایران روی آورده بود. او برای ایران دعای «May God bless you» (خداوند شما را حفظ کند) میفرستاد.
در این موقعیت، حضرت آیتالله سید علی خامنهای همان کرد که قرآن کریم فرمان داده است. ایشان فرمودند:
«و اگر به صلح متمایل شوند، تو نیز مایل شو؛ و بر خدا توکل کن، بیگمان او شنوا و داناست.»
(سوره انفال، آیه ۶۱)
ای مردم! نظریهپردازیها و تفسیرهایی که در مرداب تفرقهی مذهبی غرق و آلودهاند، بیشمارند؛ اما حقیقتی روشن، تنها و بینیاز از تأویل، پیش چشم همگان است ـ همان حقیقتی که چون خورشید، به جهان نور میبخشد و در برابر دیدگان هر ناظر آشکار است:
«چه بسیار گروه اندکی که بر گروهی پرشمار چیره شدند.»
بر شکستهای پیدرپی هندوان و یهود، حمد و سپاس خدایی را سزاست!
زندهباد پیروزی مشترک ایران و پاکستان،
پاینده باد اتحاد امت اسلام،
زندهباد صلح و امنیت برای بشریت!
زندهباد ایران و زندهباد تمام بشریت
در جزء بیستوهشتم از کتاب آخر الهی، قرآن مجید، سورهای با نام الحشر وجود دارد. در دو آیهی پایانی این سورهی مبارکه، خداوند متعال شماری از اسمای صفاتی خود را ذکر فرموده است.
نخستین نام «الملک» است؛ یعنی پادشاه، فرمانروای مطلق، آن ذات یگانهای که آفرینندهی تمام مخلوقات است و بر هر آنچه آفریده، تسلط کامل دارد. در مغز انسان حدود ۸۶ میلیارد نورون وجود دارد، و او بر هر نورون، اقتدار و سیطرهی مطلق دارد. در بدن انسان چیزی نزدیک به یک تریلیون سلول یافت میشود، از گوشت و چربی گرفته تا خون و استخوان، قلب، کبد، معده، کلیه، گوش، چشم و دیگر اندامها؛ و خداوند بر عملکرد هر یک از این سلولها آگاه و حاکم است.
دومین نام «القدوس» است؛ بدین معنا که حاکمیت او سراسر طهارت و پاکی است. در آن، هیچ نشانی از ظلم، ستم و تجاوز وجود ندارد. سراسر، عدل و توازن است.
سومین نام «السلام» است؛ یعنی در فرمانروایی خداوند، صلح و سلامت موج میزند؛ سراسر، امنیت و آرامش است.
چهارمین نام «المؤمن» است؛ و معنای آن روشن است: او برای آفریدههایش امنیت میخواهد. خداوند هرگز فساد، تروریسم، ستم و ویرانگری را نمیپسندد.
پنجمین نام «المهیمن» است؛ یعنی آنکه پیوسته و بدون وقفه، ناظر و نگهبان هر چیز است. هرکس که این نظام الهی را بر هم زند، و به جای آبادانی، ویرانی را بنا نهد، خداوند در همین دنیا نیز با او برخورد خواهد کرد؛ و اما در آخرت، با آن مفسدان و تروریستها چنان رفتاری خواهد کرد، که دلهای مظلومان را راضی و آرام خواهد ساخت.
این پنج نام، پشتسرهم در آیات پایانی سوره الحشر آمدهاند. تمام بشریت، بهویژه آنانی که در اندیشهی اصلاح خرابیهای انسانیت هستند، باید این نامهای پاک و مقدس را ورد زبان خویش سازند، تا از تباهی دنیا و آخرت در امان مانند.
هر حکومتی در این جهان، اگر خواهان عدل و صلح است، باید در سطح داخلی و خارجی، حکومت خود را بر اساس این صفات الهی سامان دهد؛ تا نظامش زیبا، نیکو و سرشار از آرامش و امنیت گردد.
حکمرانیهای ستمگر جهان، عراق را نابود کردند، لیبی را ویران ساختند، سوریه را به ورطهی خونریزی کشاندند، لبنان را از هم پاشاندند، یمن را درگیر جنگ داخلی کردند، اریتره را به خاک سیاه نشاندند، آراکان (روهینگیا) را در آتش سوزاندند، سودان را به فلاکت کشاندند، و افغانستان را دو بار توسط دو ابرقدرت به ویرانهای تبدیل کردند. سومالی را به چاههای تاریک ظلم و فقر فرو افکندند.
اما فلسطین... از آن چه بگوییم؟ همینقدر کافیست که در سال ۱۹۴۸، بهمحض تأسیس رژیم صهیونیستی اسرائیل، در روستای فلسطینی «دَیر»، زنان را برهنه کردند و وادار ساختند تا در خیابانها راه بروند، کودکان را به قتل رساندند، و از این صحنهها عکس گرفتند. این تصاویر به صورت پوستر در مناطق مسلماننشین نصب شد تا با تهدید بگویند: اگر میخواهید دچار چنین سرنوشتی نشوید، خانههایتان را ترک کنید!
و اینگونه بود که هفتصد هزار فلسطینی، درِ خانههای خود را قفل زدند و با حسرت، ناچار به کوچ شدند. صهیونیستها بر خانههای آنان مسلط شدند، و بهجای بازگرداندن بیخانمانان، تنها بر تعدادشان افزودند.
حدود پنجاه سال پیش، در ایران انقلابی به وقوع پیوست. بنیانگذار آن، حضرت آیتالله خمینی (رحمةاللهعلیه)، با توجه به چنین ظلمهایی، روابط دیپلماتیک ایران با اسرائیل را قطع کرد. یاسر عرفات با او دیدار کرد، و از آن پس، روند حمایت از ملت فلسطین آغاز شد.
جمهوری اسلامی ایران، بخشی ویژه در ساختار نظامی خود با نام لشکر قدس تأسیس کرد که مأموریت آن، پشتیبانی عملی از مبارزه برای آزادی فلسطین بود. این مسیر بهطور مستمر ادامه یافت.
در یمن و لبنان، گروههای مقاومت شکل گرفتند؛ و در غزه، جنبش حماس بنیان نهاده شد. از آنجا که توافقهای صورتگرفته با یاسر عرفات به نتیجه نرسید، این گروهها بهصورت نظامی و عملی وارد میدان نبرد شدند و مبارزهی مسلحانه برای آزادسازی فلسطین را در پیش گرفتند.
اگر به مردم فلسطین حقشان بهدرستی داده میشد، بسیاری از این گروههای مقاومت خودبهخود از میان میرفتند. اما وعدهها زیر پا گذاشته شد و حقوقشان پایمال گشت. امروز، زیرساختهای اساسی این گروهها نابود شده، و نوار غزه به ویرانهای بدل گشته است. اسرائیل حملات خود به ایران را آغاز کرده و آمریکا نیز ایران را به تهدید گرفته است.
اسرائیل ۷۷ سال است که سرزمین فلسطین را اشغال کرده است. بر اساس تقویم قمری، چیزی نمانده که عمر آن به ۸۰ سال برسد. در این هشت دهه، کشورهای عربی همسایه که مسلماناند، چهار بار با اسرائیل وارد جنگ شدهاند، اما در هیچیک از این نبردها، پیروزی نصیب آنان نشده؛ بلکه اسرائیل پیدرپی پیشروی کرده است.
اما ایران ـ کشوری که هیچ مرز زمینی با اسرائیل ندارد ـ برای نخستینبار در همین جنگ اخیر، زیانی سنگین بر اسرائیل وارد آورد. موشکهای ایران، در مسیر خود با چهار مانع مواجه شدند، اما در مرحلهی پنجم، از سامانههای دفاعی اسرائیل عبور کردند و مقر اصلی سازمان اطلاعات اسرائیل (موساد) را هدف قرار دادند. تأسیسات نظامی اسرائیل نابود شد. مراکز هستهای این رژیم مورد اصابت قرار گرفتند.
خسارات گستردهای که به اسرائیل وارد آمد، آمریکا را نیز به میدان کشاند. سفیر ایالات متحده در اسرائیل، مایک هاکابی (Mike Huckabee) ـ که از سوی رئیسجمهور ترامپ بهعنوان خاخام، سیاستمدار، انسان والا و سفیر مورد ستایش قرار گرفته است ـ دربارهی ترامپ گفته است:
«همانگونه که هری ترومن، رئیسجمهور وقت آمریکا، در ۶ اوت ۱۹۴۵ دستور پرتاب بمب اتم بر ژاپن را صادر کرد، اکنون نیز فرمانی الهی برای دونالد ترامپ صادر شده است؛ زیرا تا کنون هیچ رئیسجمهوری مانند او بر آمریکا حکومت نکرده است. صدایی از آسمانها برای تصمیمی بزرگ در قرن بیستویکم او را فرا میخواند. خداوند در جریان انتخابات، جان او را حفظ کرد تا برای تصمیمی تاریخی آماده باشد. اکنون وظیفهی اوست که این صدا را بشنود و آن را به انجام رساند.»
خوانندگان گرامی! معنای صریح این سخنان چیزی جز این نیست که ـ خدا نیاورد ـ آمریکا به فکر گامی وحشتناک برای نابودی انسانیت افتاده باشد. همانگونه که ترامپ پیشتر خواستار تخلیهی غزه شده بود، اکنون نیز دستور به تخلیهی تهران داده است. کشورهای جهان روند خارج کردن شهروندان و کارکنان دیپلماتیک خود از تهران را آغاز کردهاند.
بیشک، ایران نیز زیان دیده است؛ شماری از افسران بلندپایهی نظامی و دانشمندان هستهای این کشور به شهادت رسیدهاند. اکنون آنها میگویند که ممکن است از بمب «Hellfire» استفاده کنند ـ یعنی آتشی جهنمی. پیشتر، این آتش شیطانی را در کشورهای مسلمان و در غزه به کار بستهاند. حالا در اندیشهی افکندن آتشی بزرگتر در ایراناند؛ آتشی هستهای.
پاکستان، تلاشهای دیپلماتیک خود را شدت بخشیده است. در شورای امنیت و نیز در مجلس ملی اعلام شده است که پاکستان در کنار ایران ایستاده است. باید آتش جنگ خاموش گردد. باید جلو تجاوزگری گرفته شود.
رئیسجمهور چین، شی جینپینگ، نیز سخنانی در همین راستا بیان کرده است.
ما معتقدیم که پیشتر، در ماجرای غزه، تمام بشریت نقشی فعال برای برقراری صلح ایفا کرده است. دختر ۲۲ سالهی سوئدی، گرتا تونبرگ (Greta Thunberg)، در سه سال گذشته برای برقراری صلح در غزه تلاش کرده و هزاران و بلکه صدها هزار نفر را با خود همراه کرده است.
اکنون ایران، کشور همسایه و برادر مسلمان ماست. خداوند متعال، برادران ما را در پناه خود حفظ کند.
ما نیز باید در راه استواری و امنیت سرزمین عزیزمان، پاکستان، نقشی مؤثر ایفا کنیم. باید تقاضاهای دفاع ملی پاکستان را بهدرستی برآورده سازیم.
پاکستان، به فضل الهی، یک قدرت هستهای است. تنها چند هفته پیش، دندانهای هند و اسرائیل را خرد کرده است.
سید جواد نقوی، پرچمدار وحدت مسلمانان و استحکام پاکستاناند. نام سید هارون علی گیلانی نیز در همین راستا شایسته یادآوری است. چند روز پیش، رئیس حزب مرکزی مسلم لیگ در ناحیهی قصور، آقای رانا اشفاق، در شهر آله آباد گردهمایی مشابهی برگزار کرد. نگارندهی این سطور خود در آن محفل حضور داشت. وزیر فدرال، جناب ملک رشید خان، و رئیس مجلس ایالتی پنجاب، ملک احمد خان، نیز در آن شرکت داشتند. همگی با اتحاد و همصدایی سخن گفتند.
ما باید در عرصههای سیاسی و دینی، چنین تلاشهایی را گسترش دهیم، تا از درون چونان صخرهای استوار شویم و در برابر دشمنان خارجی، همانند «بنیانٌ مرصوص» ایفای نقش کنیم. خیر و صلاح ما، جهان اسلام و همهی بشریت در همین است.
اگر پنج نام مقدس و صفاتی خداوند را شعار خود سازیم، همگان در مسیر زندگی و پایداری خواهند ماند. ایران نیز در کنار سراسر امت اسلام و تمام بشریت، زندهباد باد!
منابع:
https://dunya.com.pk/index.php/author/ameer-hamza/2025-06-27/50042/22990298
نظر شما